یکی از دغدغه های مدیران مدرسه،فعال سازی انجمن اولیا و مربیان است.درواقع بعد از اداره ی متبوع، خانواده دانش آموزان دومین طرف ثابت گفتگو و تعامل آنهاست.شک نیست که همراه شدن اولیا ، نقش چشمگیری در پیشرفت امور تحصیلی و تربیتی آموزشگاه دارد. هردو اين نهاد، تربيتي ترين نهادهاي اجتماعي اند و دانش آموز، تنها سرمايه و پشتوانه وجودي آنهاست، اما اين چنين كه پيداست، دانش آموز به مثابه توپ فوتبالي از سوي هر دوبخش به طرف همديگر پاس داده مي شود. سياست تعامل و همكاري اولياء ومربيان بسيار تحسين مي گردد ولي كمتر تعقيب مي شود. اولين و آخرين جلسه شلوغ وپركار اين انجمن، در ابتداي هرسال تشكيل مي شود كه البته تنها كار عمده آن تعيين اعضاي انجمن و تشخيص مقدار مبلغ بظاهر خودياري هر خانواده به مدرسه است. در برابر خواهش نامه هاي مدیرمدرسه،پدران كه هيچ و مادران به ندرت در مدرسه حاضر مي گردند. آن اندازه رفت و آمد والدين نيز، صرف تامل در امور نمره و امتحان و حجم كتاب و وضع فلان دبير مي شود. اوج مشاركت خانه با مدرسه نيز در اسفالت پشت بام و رنگ آميزي در و ديوار كلاس ها و البته بدون اعمال سليقه ی خانواده هاست. برای همین همواره گفته می شود که میزان مشارکت وفعالیت والدین در امورمدارس ،کم ونگران کننده است....

--------------------------

منتشر شده در ماهنامه  رشد مدیریت مدرسه/آذرماه 1392

http://www.roshdmag.ir/Roshdmag_content/media/article/22.23.%20modiriyat_0.pdf



ادامه مطلب...
ارسال توسط .

درست از همان روزی که به گفته مرحوم قیصر امین پور،« نان ماشینی، آبروی ده ما را بردند»صفا و سادگی نیز از محیط روستا رخت بربست و مردمان ساده دل آن در برزخ سنت و مدرنیته گرفتار آمدند.در این میان، مدرسه روستا اولین جایی بود که آماج حمله توسعه قرار گرفت و ودیگر صدای زنگ و سرود صبحگاه آنها شنیده نشد.در مقابل توسعه یافتن مدارس شهر، مدارس روستا از رونق افتادند.رشد شهرنشینی، مهاجرت به شهرها را امری طبیعی و حتی ضروری قلمداد نمود و قبل از همه جماعت حقوق بگیر دولتی ساکن در روستا ـ نظیرمعلمان ـ رخت سفربستند و رفتند. همینطور با همراه شدن جمعی از مردمی که دستشان به دهنشان می رسید، جمعیت روستاها به شکل قابل ملاحظه ای کاهش یافت اکنون بچه های باقیمانده در روستا،همچنان نیازمند مدرسه رفتن و معلم داشتن و دانش آموختن مانده اند. نظام آموزشی نیز برای تامین معلم مورد نیاز روستا راهی جز جایگزینی دیگران با معلمان رسمی خویش ندارد.گزینه های دم دست، معمولا معلمان حق التدریس، آموزشیاران نهضت سواد آموزی و سرباز معلمان هستند.البته در اینکه تمامی این عزیزان می خواهند و دوست دارند از پس امرآموزش  و پرورش بچه های مردم برآیند، شکی نیست....

...........................................

منتشر شده در روزنامه آرمان شنبه ۲۳/۹/۹۲

 


ادامه مطلب...
ارسال توسط .


در نظام آموزشی گذشته ما،ارائه اطلاعات ودانشهای اسلامی را عین تربیت دینی انگاشته بودند.حوصله آموزشی ما،ازبس که دردام سخن اغشته بود،هیچ مجال ومقامی را به حضور ونفوذ بصیرت ومعرفت لازم درتربیت دینی نداده بود .امروزه وبنا برآنچه درنظریه های روانشناسی آمده است،وظیفه معلم خارج کردن ذهن دانش آموز از حالت تعادل به عدم تعادل است.انقلابی در فرایند تربیت دین لازم است تا رشد واعتلای معنوی فراگیران را تضمین نماید.تدوین وتنظیم درس وکتابهایی به نام «هدیه های آسمان» دردوره ابتدایی(پایه های دوم تا ششم) نیز ناشی از همین تامل دوباره درتربیت دینی بچه هاست. این مجموعه که سابقه شروع به تدریس آنها به سال 1384 می رسد، در واقع جانشین همان کتاب تعلیمات دینی پیشین است.کتاب می خواهد بگوید که نعمت های الهی به مثابه هدیه هایی هستند که از آسمان برای آدمیان فرو فرستاده شده اند و لذا ما باید به وسیله دین و آموزه های آن، از این جهت سپاسگذارباشیم.هدف این کتابها،انجام تعلیم و تربیت اسلامی در دوره دبستان است که البته به واسطه وجود اکثریت مذهب تشیع در میهن، این مجموعه بیشتر تعلیم و تربیت شیعی را دنبال می کند و البته در تالیف و اجرای برنامه های آن ، از شیوه های نوینی در طراحی و تدریس بهره برده است.اندازه کتابها خارج از اندازه معمول کتابهای درسی و در قطع مجله ای است.در روی جلد همه آنها، طرحی از آسمان و ستاره بارانی آن در شب و آدمک هایی که نگاهی به سمت بالا دارند، استفاده شده که یادآور داستان شازده کوچولو است.در هر پنج کتاب،حضور عکس و نقاشی بر متن غلبه ای محسوس دارد. با توجه به تصاویر و تکالیف متعدد که در آنها از نام و نشان پسران و مردان استفاده شده است، چنین بر می آید که محوریت و ذهنیت کتاب بیشتر مذکرگونه است.....

------------------

منتشر شده در روزنامه  آرمان  شنبه 9/9/92(با دخل و تصرف بسیار!)



ادامه مطلب...
ارسال توسط .

اسلایدر