طرح نظام رتبه بندی معلمان درست در روزهای پایانی عمر دولت دهم،تصویب و به استان ها ارسال شده است. فکر تدوین این طرح به اواخر دوره ی اصلاحات می رسد که البته به صورت کامل اجرایی نشد و باقی ماند تا اینکه اکنون در اواخر دولت دهم بار دیگر با تبلیغات آنچنانی مطرح شده است. مدیران آموزش و پرورش این دولت با پیشنهاد تصویب چنین طرحی، هم امتیاز تبلیغاتی آن را به خود اختصاص داده اند و هم مسئولیت اجرای این کار مهم را به دوش دیگرانی که در آینده خواهند آمد، می گذارند.در پشت تدوین این طرح، دو گونه عجله صورت گرفته است؛یکی در مطرح نشدن آن درکمیسیون آموزش مجلس است و دیگر ابلاغ آن در پایان سال تحصیلی و آغاز فصل تابستان که اساسا معلمی در مدارس نیست تا نیازمند رتبه بندی باشند.این همه هم البته از بیم فوت وقت و رسیدن به خط پایان دولت دهم بوده است.....

----------------------

منتشر شده در روزنامه  آرمان  دوشنبه 31 تیر 92(با اندکی تصرف!) و روزنامه  اعتماد پنج شنبه 10مرداد91(بدون تصرف!)



ادامه مطلب...
ارسال توسط .

 

      بر دروازه های رشد و توسعه مملکت ما، قفل های خواسته و ناخواسته بسیاری زده شده است.قفل های بزرگ و کوچکی که برخی از بس معطل مانده اند، زنگ زده اند، برخی طلسم شده اند و برخی هم قفل های صد منی اند که کلیدهای کاغذی و کلیشه ای قادر به بازکردنشان نیست.از میان آن همه قفل، قفل نهاده بر دروازه آموزش و پرورش منظور این نوشتار است.دروازه ای که افتتاح آن، فتح الفتوح است.چراکه حتی به باور غیرفرهنگی ها نیز،فرهنگ زیربناست.در باره کم و کیف مسائل آموزش و پرورش حرف و حدیث بسیار گفته اند و دردها، کمبودها ، تنگناها و مشکلات فرارو، از دید صاحبنظران و دست اندرکاران امر مخفی نیست.اینجا هم بنا نیست چالش های این وزارت خانه شمرده شود.جان کلام این یادداشت،به خاطرنورامیدی است که این روزها در پی انتخابات ریاست جمهوری تابیدن آغاز کرده است.به دنبال این اتفاق و انتخاب آقای روحانی، همه آن هیجده میلیون نفر به گونه ای امیدوار و منتظرند.فرهنگیان هم همینطور. آنها مترصد اقدامات معتدلانه ایشان در سروسامان بخشیدن به کم و کیف امور آموزشی و پرورشی هستند اما بی آنکه بخواهند خود را فریب بدهند و یا آقای روحانی و حامیانشان را مایوس سازند،این را هم می دانند که چون ماهیت انتظاراتشان از جنس دیگریست، لذا نباید از هم الان ایشان را به چشم منجی ببینند و باید شاهد گذشت زمان باشند..علل این نوع برداشت را در سه مقوله می توان تقسیم بندی کرد:......

....................................................

منتشر شده در روزنامه   بهار دوشنبه ۲۸/۵/۹۲( با دخل و تصرف)

 



ادامه مطلب...
ارسال توسط .

       تاریخ ادبیات ما پراز شعر و شعار پیرامون استفاده مناسب از عمر، وقت و فرصت است.با این همه ما عجیب فرصت سوزیم و به همان اندازه که زبانهامان به گفتن پرحرارتند،دستهامان برای فعّالیت کردن، تعطیلند.ما بسیار وقت می کشیم و تصور نمی کنیم که روزی فراخواهد رسید که وقت ما را بکشد.فراغت از کار روزانه و موظف، همیشه در زندگی آدمی وجود داشته و دارد؛ اما اعتنای ویژه به مسئله اوقات فراغت، بیشتر بعد از ظهور زندگی ماشینی صورت گرفته است و گرنه در روزگاری که انسان از یک زندگی طبیعی برخوردار بود و این چنین در چنبره سیستم های جورواجور دنیای صنعتی گرفتارنیامده بود، همه زندگی اش در اوقات فراغت سپری می شد.درآن ایام، بزرگترین عبادت و تفریح اش، کاربود.به بیان دیگر، همه ی کار و فعالیتش در مزرعه و بازار،چنان آرام و بی دغدغه بود که ضرورتی در سامان بخشی به اوقات فراغتش نمی دید.اضافه بر این،از آن زمان که خانه و مدرسه نیز کارکرد و پایگاه حقیقی خودشان را از دست دادند و نتوانستند مثل گذشته یکه تاز تربیت فرزندان باشند،پرداختن به این موضوع، یکی از وظایف و سیاست های نهادهای رسمی شد.اگرچه همه ی سنین و اقشار جامعه به نوعی برخودار از اوقات فراغتی هستند که باید برای آنها برنامه ریزی کرد اما در این نوشتار،تاکید عمده برروی قشر دانش آموزان است...........

------------------------------------

منتشر شده در روزنامه  اعتماددوم تیرماه ۹۲(با کمی دخل و تصرف)



ادامه مطلب...
ارسال توسط .

اسلایدر