علي شريعتي هر كه باشد وهرچه كرده باشد، تبيين وتحليل آثار و افكار او بعنوان كسي كه درتاريخ فرهنگي اين ملك ردپائي از خود برجاي نهاده است، ضرورت دارد.ماهيت كار وفكر شريعتي نظير اغلب در گذشتگان معروف،متاسفانه دستخوش تحريف گشته است.مظلوميت بعد از مرگ وتا الان شريعتي ،اقامه فرهنگ سكوت در برابرآثار و افكار او،ابزاري نمودن فكر ونام او براي سوءاستفاده ها ونامگذاري هاي مختلف،شفاف وروان نساختن سياست مواجه با افكار و آثار وي دررسانه هاي جمعي ومنابع آموزشي؛تنها بخشي از مصاديق بارز موضوع تحريف شريعتي هستند. تحريفي که درنهايت به فرسودگي يكي از ستون هاي حداقل فكري انقلاب ونسل انقلابي منجر خواهد شد.گفتني است که اين تحريف بيشتر ازناحيه دوستان وهواداران او صورت گرفته است که معمولاً تحليل به جاي تجليل از او را تاب نياورده اند.به همين جهت،حرمت وابهت شريعتي بوسيله دشمنان و مخالفان او بيشتر و بهتر محفوظ شده است،چراكه آنها ضمن وقوف به خطرات واثرات فكر اودرمنافع خود، به خوبي مي دانند که چرا او را دوست ندارند؛درحاليكه اغلب دوستان وي ،متاسفانه به درستی نمي دانند چرا او را دوست دارند.براي همين است كه تا الان بيشترين بررسي هاي صورت گرفته درباره شريعتي بيشتر ازجانب مخالفان وي بوده است كه البته اغلب سبب خير شده اند ودر ويرايش و پيرايش شخصيت فكري او فتح بابي نموده اند.به طور كلي شريعتي از يكسري ويژگي هاي به ظاهر متناقضي برخوردار بود و وجود هم آنها،دشواري هائي در فهم ذهن وزبان او پديد آورده اند.....
...............................................
پی نوشت:
این دست نوشته سال قبل در ویژه نامه سالگرد شریعتی توسط روزنامه اعتماد درج شد و چون احتمال دادم شما مثل خودم آن ویژه نامه را ندیده اید، در اینجا آوردمش ! ضمنا من هم مثل شما می دانم که بیست و نهم خرداد، سالگشت درگذشت دکتر شریعتی بود.اما دیدید که جناب بلاگفا مدتی به محاق رفت و کاربرانش را یارای آن نبود که نبشته تازه ای از خود درآورند.راز این تاخیر و نامناسبتی هم همین این است و جز این نیست!
ادامه مطلب...


