چند سالي است كه پیامبرروي در نقاب خاك كشيده است.طي همين مدت آشفتگي هاي زيادي در جامعه اسلامي بروز كرده است.اوضاع چنان ظاهر عقلاني و منطقي خود را مي پيمايد كه بيم آن مي رود تا حقيقت امر دستخوش استحاله اي بزرگ گردد.به عبارت ديگر، نهضتي ناميمون در شرف تبديل به نظام است ودر خلال اين دگرگوني، قاعدتاً بايست منتظر پيامدهاي ناگوار آن بود
اولين شورا پس از مرگ پيامبر، در سقيفه انجام مي گردد كه البته علي بن ابي طالب آن را تحريم نمي سازد.عثمان اولين خليفه اي است كه در تاريخ اسلام به قتل مي رسد.اولين كودتا توسط ناراضيان سياسي جمل و بعد از آن معاويه ،استاندار شام بر ضد خلافت علي انجام مي شود.اولين بدعت در تاريخ اسلام، بوسيله استفاده ابزاري از قرآن در جنگ صفين و توسط معاويه شكل مي گيرد.(۱)علي بن ابي طالب، دومين خليفه اي است كه اين بار به دست گروه خوارج به قتل مي رسد.كشمكش بين خانواده پيامبر و ابوسفيان و به عبارت ديگر دو قبيله بني هاشم و بني اميه ، همچنان ادامه داردتا اينكه با به قدرت رسيدن معاويه، بني اميه پايه هاي سياسي خود را استحكام مي بخشد.او اولين حاكم اسلامي است كه به تغيير نظام حاكميت اسلامي اقدام مي كند و بطور صريح مي گويد كه من نخستين پادشاه هستم. .در همين مدت، حسن بن علي،نوه پيامبر خدا، دومين مردي است كه از خاندان بني هاشم و علي رغم وجود معاهده صلح بين او ومعاويه،به فرمان وي ترور مي شود.او همچنين با بي اعتنائي به قاعده انتخاب خليفه توسط مردم كه در سمينارسقيفه برآن تاييد شده بود،براي اولين بارضمن معرفي فرزند ش به عنوان خليفه بلافصل خود، آشكارا انتخاب خليفه مسلمين را مشابه رسوم جاهلي، موروثي اعلام مي نمايد وبه اين ترتيب، دومين بدعت را در تاريخ اسلام بنيان مي گذارد.
يزيد اما چندان ناپخته وخام است كه آداب شهرياري و حكمراني را نمي داند.تصنعي وتحميلي بودن خلافت بني اميه با به قدرت رسيدن يزيد بر همگان آشكار شده است.همچنان اخبار زيادي نيز مربوط به مجالس لهو ولعب يزيد وساير مفاسد اخلاقي او در همه جا پخش مي شود.حسين بن علي، به شدت بايكوت سياسي شده است ونيروهاي يزيد در صدد بازداشت وحتي ترور او برآمده اند.بيشتر مردم زمانه، كساني هستند كه زمان پيامبر رادرك نكرده اند و اغلب متولد سالهاي بعد از مرگ پيامبرند.به همين خاطر، دينداري اكثر آنها بر اساس تقليد و پيروي از شيوه پدران و مادرانشان است.توده ی مردم بواسطه تزوير و رياكاري هاي معاويه و اكنون ظلم و جور فرزندش، مشاركت جمعي ندارند و مايل به دخالت در تعيين سرنوشت خود نمي باشند.
از سوي ديگر،انديشه رايج در ميان مردم ، تفكر مرجئه و به عبارتي اصل عافيت طلبي است. موسسان ايي تئوري ،از آنجائي كه نخواسته اند به بنيان ايمان و تقوايشان خللي وارد شود، لذا در مواجهه با بر حق بودن يا نبودن علي و معاويه، هردو را بر حق انگاشته اند.بدين ترتيب كه هيچكدام آنها را نه محكوم كرده اند و نه حمايت كرده اند.والبته سرنوشت هر دوي انها را به خداوند واگذار كرده اند كه در روز جزا در ميانشان قضاوت خواهد نمود(۲).اكنون پيروان آنها نيز خواسته يا نا خواسته آب به آسياب دشمن مي ريزند.معتقدان به مرجئه، هنوز هم عقيده دارند كه با توجه به ايمان مومن، معصيت ديگربه ايمان او خللي وارد نمي كند.گناهكاران را - ولو مرتكب گناه كبيره اي باشند-تنها مي توان به كيفرهاي مقرري رساندو ولذا از عضويت در جامعه اسلامي طرد نمي شوند.بنا بر اين فكر قيام عليه امويان ، مشروعيت ندارد.در پی اين تفكر كه نشانه يكسري سرخوردگيها و نااميدی هاي سياسي است، نخبگان و رجال جامعه به زهد و انزواي سياسي پناه برده اند وبه اين وسيله زمينه تثبيت سلطنت بني اميه بيش از پيش فراهم شده است.
اضافه براين، گزارشهاي فراواني از گوشه وكنار در خصوص بروز رنجش و ناراحتي در ميان مردم بابت حكومت وقت واعلام همكاري بسياري در براندازي حاكميت به گوش مي رسد.حسين بن علي، به عنوان برجسته ترين مخالف حاكميت عقيده دارد كه امر به معروف و نهي از منكركه يكي از پايه هاي اصلي حكومت اسلامي بايد باشد، فراموش گشته است.بنابراين اوبعنوان نوه پيامبر خدا، اين اهليت و شايستگي را در خود وديگران نيز در او سراغ دارند كه به منظور نجات جامعه اسلامي بايد كاري نمود.اضافه براين ها اگرچه تئوری سیاسی معاویه بر پایه تزویر بود که معمولا امکان زیادی برای اقتدار حکومت داشت،اما سیاست فرزند او یزید، بیشتر بر پایه زور است که علی رغم زد وبند های ظاهری آن،گویا دوام وثبات زیادی نخواهد داشت.اضافه بر این یزید وارث حکومتی است که اساساً فاقد مشروعیت است و سودای تثبیت حکومت و جبران عقده حقارت جمعي وهمینطوراحساس ديرپاي انتقام جوئی بنی امیه از خاندان بنی هاشم را دارد.اضافه براين، وجود چهره ای آلترناتیو ومحبوب مردم چون حسین بن علی دربیرون دستگاه حکومتی، موجبات نگرانی او را فراهم ساخته است.به همین خاطر است که حادثه عاشورای سال 61 ، دراصل با تهاجم یزید آغاز می شود.
به این ترتیب،حسین بن علی درموضع پاسخگوئی و دفاع قرار می گیرد.دفاع مقدسی که سودای تاسیس یک حکومت اسلامی را دارد واین چیزی است که هم زمینه ساز اجرای برنامه کاری حسین بن علی، یعنی امر به معروف و نهی از منکرخواهد بود وهم اکنون از سوی اکثرمردم عراق و بویژه کوفه،تائید و تاکید شده است.اضافه بر اینها، وظیفه انسانی-اسلامی فرزند دختر پیامبر خدا دربرابر یک حکومت نالایق ونامشروع نیز،ضمانت کاراو را دو چندان می ساخت.بنابراين از یک نگاه،عاشورا جنگ مذهب علیه مذهب است.مقابله اسلام مرسوم با اسلام مظلوم.اکنون، غبارهای تحریف وتزویر و ستم، چندان بر سیمای اسلام راستین نقش بسته است که دیگر کار از حرف وحدیث و موعظه و منبر گذشته است.فوریت امر چنان است که نیازی نیست بعداً بگوئیم جبرئیل از جانب خدا به پیامبر خبر داده بود که پسر دختر او در کربلا کشته خواهد شد.از انصاف هم به دور خواهد بود که بگوئیم حسین بن علی، طی یک عملیات انتحاری و مظلوم نمائی، خود را فدای امت عاصی وگناهکار خودمی نماید. جان كلام اينكه عاشورا، آبروي تمامي آزاديخواهان روي زمين است .البته رستاخيز احساسات ناب انساني هم هست. بطوريكه در طول تاريخ، برق غيرتش، چشم عقل و منطق را زده است و خلق چنان به تعزيتش نشسته اند كه چندان فرصت معرفتش را نداشته اند.اين اما چيزي است كه امروزه ما سخت به آن محتاجيم تا با عنايت محققانه و مدبرانه به آن، شالوده هاي يك حكومت دموكراتيك ديني را بنيان نهيم.حكومتي كه عقيده را در حلقه ي عقده نگه نداردوبه آزادي و آزاده گي نه تنها به عنوان يك نياز كه قبل از هر چيزبه عنوان يك شيوه و روش اداره و مديريت جامعه نظر كند.(3 )حكومتي كه پيام رسان و مروج تنها همين يك كلام كشته كربلا باشد که:« اگر دين نداريد، لااقل آزاده مرد باشيد.»
يادداشت ها:
1 ـ شهيدي،جعفر/پژوهشي تازه پيرامون قيام عاشورا/دفتر نشر فرهنگ اسلامی
2ـ همان/ص10
3ـ سروش، عبدالكريم/اخلاق خدايان/نشرنو/ص52


