قاعدتا باید؛ موفقيت مدير بر اساس پيشرفت مجموعه تحت مديريتش سنجيده شود.

ولی معمولا؛ موفقيت مدير سنجيده نميشود، خود مدير بودن نشانه موفقيت است.

قاعدتا باید؛ مديران بعضي وقتها استعفا دهند. 

ولی معمولا؛ عشق به خدمت مانع از استعفا ميشود.

قاعدتا باید؛ افراد از مشاغل پايين شروع کنند و به تدريج مدير شوند.

ولی معمولا؛ افراد مديرمادرزادي هستندواولين شغلشان در 30 سالگي مديريت است.

قاعدتا باید؛ براي يک پست مديريت، دنبال مدير بگردند.

ولی معمولا؛ براي يک فرد،دنبال پست ميگردند ودرصورت لزوم اين پست رامیسازند.

قاعدتا باید؛ يک کارمند ساده چه بسا سه سال بعد مدير شود.

ولی معمولا؛يک کارمندساده3 سال بعدهم کارمنداست،ولی مديرش 3 بارعوض شده.

قاعدتا باید؛ اگر بخواهند از دانش و تجربه کسي حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مديريت کنند.

ولی معمولا؛ اگر بخواهند از کسي هيچ استفاده اي نکنند، او را مشاور مديريت ميکنند.

قاعدتا باید؛ اگر کسي از کار برکنار شود، عذرخواهي کند و چه بسا محاکمه شود.

ولی معمولا؛اگرکسي ازکاربرکنارشود،طي مراسمی ازاو تقديروپست جديد میگیرد

قاعدتا باید؛ مديران بصورت مستقل استخدام و برکنارشوند، ولي بصورت گروهي و هماهنگ کارکنند.

ولی معمولا؛مديران بصورت مستقل کارکرده،ولي بصورت گروهي استخدام وبرکنار ميشوند.

قاعدتا باید؛ براي استخدام مدير، در روزنامه آگهي دهند و با برخي مصاحبه کنند.

ولی معمولا؛ براي استخدام مدير، با فرد مورد نظر تماس می گیرند

قاعدتا باید؛ زمان پايان کار يک مدير و شروع کار مدير بعدي از قبل مشخص باشد.

ولی معمولا؛ مديران در همان روز حکم مديريت يا برکناريشان را ميگيرند.

قاعدتا باید؛ همه بدانند که درآمد قانوني يک مدير زياد است

ولی معمولا؛ مديران انسانهاي ساده زيستي هستند که درآمدشان به کسي ربطي ندارد.

قاعدتا باید؛ شما بتوانیدمديرتان را با اسم کوچک صدا بزنيد.

ولی معمولا؛ شما مديرتان را صدا نميزنيد، چون اصلاً به شما وقت ملاقات نميدهد.

قاعدتا باید؛ براي مديريت، سابقه کار مفيد و لياقت لازم لحاظ شود

ولی معمولا؛ براي مديريت، مورد اعتماد بودن کفايت ميکند



ارسال توسط .

اسلایدر