تاريخ : 2012/4/4
       پیشتر گفته ام و باردیگرهم می گویم که وب گردی چیزی شبیه ولگردی است.منتها از نوع آبرومندش. (منظورم از وبگردی دراین جا، وب گردی های عاقلانه است واصلا با آن قماش وب گردی های بچگانه  ودرباب مزاحمت و س .ک .س وامثالهم کاری ندارم.)اینجا مثل قرار گرفتن در میان کوهستانی و یا زیر یک پلی بلند و طولانی است که هرکسی برای دل خودش و یا تمرین صدا می زند زیرآواز.معمولا هم رهگذران به او بی اعتنا هستند.اما او بدش نمی آید که یکی دونفردرنگ کنند وبه صدایش گوش دهند.اتقاقا جایی که دیگران هم غریبه باشند،بهتر است.
       راه اندازی وبلاگ وفیض رساندن به خلق الله هم این گونه است.برای همین است که بندرت با یک وبلاگ شناسنامه دار مواجه می شویم وبرعکس در فضای وب شاید میلیونها وبلاگ سرگردان وجود داشته باشد که بسیاری نیزایجاد شده اند تا فراموش شوند.راه اندازی شان که خرجی ندارد ،تازه کمی هم کلاس دارد.اما مهمترازآن، مدیریت و تداوم آن است که درحوصله کمتر کسی هست.خاصه اگر خواننده نداشته باشد.اما جذب مخاطب برای وبلاگ هم ، زوری که نیست.برای همین،اغلب کمی التماس قاطی اش می کنند.مثلابه وبلاگی سرمی زنند ومی گویند که« سرت زدم،سرم بزن» و«اگه لینکم کنی،لینکت می کنم.»قلیل وبلاگ های صاحب حرف ومایه نیز،یا ناشناس اند که راحت نمی شود با آنها گفت وشنود کرد ویا همه چیزدان که لابد دوغش شیرین ترازبقیه هست.نکته جالب دربسیاری وبلاگ ها نیزاین که کم وبیش بچه های چپ پشت آنها مخفی شده اند وگویی جماعت راست با پدیده ی وب بیگانه اند.گفتن وشنیدن بادوستان همدل و همفکر نیز،اگرچه شیرین است اما خیلی سازنده و رشد دهنده نیست.افتادن در ورطه تکرارمکررات وقبول دربست همدیگر است.
       اما چیزی که ما به آن احتیاج داریم،تصادم فکری است.اتفاقا فرارسیدن هیاهوی انتخابات ( از هرنوع که باشد) فرصت خوبی است برای مشاهده دوباره سرو کله ی برخی وب نویس های فصلی که عرصه اینترنت را بلندگوی تبلیغاتی خویش را فرض می کنند.در این زدوبندهاُ همه می نویسند.(خاصه در این روزها که گرفتن یک خط ای دی اس ال هم برای برخی خانواده ها مد روز شده است و نشان دادن دک و پز به فک وفامیل که دیگر داشتن ماهواره تنها کلاس ندارد!)برای همین است اگرگاهی یکی از بچه های طیف راست چیزی بنگارد ،درمیان طیف چپ وبه بهانه پاسخ گویی، نوعی نشاط و سرزندگی جوانه می زند.باری، درجای خالی آزادی بیان و قحط مخالف فهمیده،ناگهان ردیه نویسی ومسخره سازی وانتقادکردن وچه بسا تهمت زدن،مد می شود که البته این نیز خیلی هم عجیب نیست،مخالف خوانی درتاریخ ما معمولا به شیوه ی زیرزمینی وزیرلحافی صورت گرفته است وعمرزیادی دارد.
      باری، با توجه به وجود فرهنگ گپ زنی در میان ما و اینکه زبان ما معمولا بهتر و بیشتر از دست و عقل ما کار می کند،کمتر کسی حال و حوصله ی کار با رایانه را دارد.بنابراین استفاده از از رایانه بیشتر در حدپرداخت قبوض و ثبت نام دانشگاه و پیگیری وضع آب و هوا باقی می ماند.برای همین فعلا مانده تا عالم وب برای عموم قابل استفاده شود ولذا الان وتا مدت زمان نامعلوم بعد ، وب نگاری وآن هم به این گونه فقط اندکی کلاس برای خودشخص وچند آشنایش دارد وحتی ازنقطه نظرسیاسی نیزهم غیرقابل اعتناست و خالی ازمضرت ومنفعت برای یک جناح یا شخص است،مگر این که  وب نگار بدبختی (شبیه صاحب این قلم)،خلاف آن را ثابت کند!(…ناتمام)


ارسال توسط .

اسلایدر